خاطره ای از شهید مجید ملا عبد الله قمصری

پنیر تبریزی:

 از دیدگاه جزیره مجنون، من و شهید مجید به قصد رفتن به قرارگاه تیپ ۶۱ محرم مشهوربه پنج طبقه ها حرکت کردیم . درنزدیکی شهر اهواز مجید فرمان ماشین را پیچید و رفتیم داخل شهر اهواز . من گفتم قمصری چرا آمدی داخل شهر ؟ گفت . من هر موقع از تهران میام منطقه به مادرم نمیگم میرم جبهه. میگم میرم تبریز برای کار کردن و حالا باید یک سوغات براش بگیرم که شک نکنه من توی جبهه هستم  .  بعد از ماشین پیاده شد و یک مقدار پنیر لیقوان خرید . آمد داخل ماشین و گفت من هر دفعه که مرخصی میروم پنیر میگیرم . سوغات تبریز دیگه خیال مادرم تخت تخته. باورش میشه که من تبریز کار میکنم..